به گزارش شیعه آنلاین، "کلوس واکس موت" مدیر عامل شرکت "نستله" ضمن اعلام این مطلب تصریح کرد: شرکت نستله در سال 79 کار خود را با سرمایه ای بالغ بر 50 میلیون یورو اغاز کرد که امروز محصولات این کارخانه با استفاده از تکنولوزی روز جهان به تولید انبوه رسیده است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه این شرکت در سه زمینه اصلی غذایی کودک، شیر خشک و اب معدنی در ایران فعالیت می کند، اظهار داشت: هم اکنون 95 درصد نیروهای کاری این شرکت متخصصان ایرانی هستند به طوریکه مجموعا 400 نفر در دفتر مرکزی و کارخانه واقع در قزوین مشغول فعالیت هستند.
وی هدف حضور شرکت نستله در ایران را برنامه ریزی های بلند مدت عنوان کرد و افزود: در حال حاضر 60% محصولات تولیدی این شرکت به کشورهای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس صادر و الباقی در بازار داخلی مصرف می شود.
وی در ادامه افزود: هم اکنون این شرکت در اکثر کشورها با تعداد زیادی نیرو فعالیت می کند به طوریکه از 480 کارخانه فعال در نقاط مختلف جهان، نیمی در کشورهای در حال توسعه و مابقی در کشورهای اسلامی راه اندازی شده است.
این شرکت سوِِییسی که تولید کننده محصولات غذایی می باشد.مالک 1/50 % شرکت تولیدمحصولات غذایی Osem Investment می باشد.در سال 2000 Nestel اعلام کرد برای راه اندازی مرکز جدید در اسراییل میلیونها دلارسرمایه گذاری خواهد کرد. این شرکت در سال 1998 جایزه جوبیلی را را دریافت کرد.
جوبیلی:جایزه ویزه خدمت گزاران اسرائیل است.
قابل ذکر است بیشتر سهام این شرکت به تجار صهیونیستی تعلق دارد.
منبع خبر:سایت شیعه آنلاین
پیوند مطلب: http://www.shia-online.ir/article.asp?id=3471 |
برای مطلب بالا (کالای صهیونیستی در بازار اسلامی) نظری از جانب خانم یا آقای نور نورانی گذاشته شده که الحق و الانصاف حق مطلب رو ادا کرده و نشان از آشنایی ایشان با معارف اسلامی و همچنین ذهن تطبیقی ایشان در مسائل داره.با تشکر از مطلب بسیار به جا و جالبی که از کتاب معتبر" لهوف" نقل کردن این مطلب رو برای استفاده عموم اینجا آوردم.
بسم الله الرحمن الرحیم
عواقب کار قاتلان امام حسین (علیه السلام)
ابن رباح روایت می کند که مرد نابینایی را که روز شهادت حسین (علیه السلام) در کربلا حاضر شده بود، دیدم. کسی علت نابینایی او را سئوال کرد. او در پاسخ چنین گفت:
"ما ده نفر رفیق بودیم که برای کشتن حسین (علیه السلام) به کربلا رفتیم، ولی من شمشیر و تیر و نیزه به کار نبردم. چون حسین (علیه السلام) کشته شد، به خانه خود بازگشتم و نماز عشا خواندم و به خواب رفتم.
در عالم رؤیا شخصی نزد من آمد و گفت: رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) تو را می خواند؛ برخیز و اجابت کن."
گفتم: "مرا با رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) چه کار است؟"
آن شخص گریبان مرا گرفت و کشان کشان نزد رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) برد. دیدم پیغمبر خاتم (صل الله علیه و آله و سلم) در بیابانی نشسته و آستینهای خود را بالازده است و حربه ای در دست اوست و فرشته ای برابر او ایستاده است و در دست او نیز حربه ای است از آتش.
نُه نفر رفقای مرا کشت و به هرکدام که ضربتی می زد سراپای او را آتش فرا می گرفت و می سوزانید.
من نزدیک رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) رفتم و مقابل او زانو بر زمین زدم و گفتم: " السلام علیک یا رسول الله" ولی آن حضرت جواب نداد و مدّت زیادی مکث کرد.
پس از آن سر خود را بلند نمود و فرمود: "ای دشمن خدا! هتک حرمت مرا نمودی و عترت مرا کشتی و حقّ مرا رعایت ننمودی و کردی آنچه را که کردی؟"
گفتم: " یا رسول الله! به خدا قسم من در کشتن فرزندانت نه شمشیر زدم و نه نیزه به کار بردم و نه تیری انداختم."
فرمود: "راست گفتی؛ ولی سیاهی لشگر کشندگان حسین (علیه السلام) را زیاد کردی؛ نزدیک من بیا."
من نزدیک آن حضرت رفتم. دیدم طشتی پر از خون نزد اوست. به من فرمود: "این خون فرزندم حسین است." سپس از آن خون به چشم من کشید. چون بیدار شدم تاکنون چیزی را نمی بینم."
منبع : کتاب ترجمه ومتن کامل لهوف سیّدابن طاووس (رضوان الله تعالی علیه)
ترجمه، تعریب و تصحیح : عقیقی بخشایشی
چاپ هفدهم، صفحه165
خدایا به تو پناه می برم از اینکه سیاهی لشگرکشندگان آل محمد (صل الله علیه و آله و سلم) را زیاد کنم.
خدایا به تو پناه می برم از اینکه مبادا آبی به آسیاب دشمن بریزم.
آمین یا رب العالمین