• وبلاگ : آرمانگرا
  • يادداشت : از يا حسين گفتن تا با حسين بودن تفاوتها فراوان است.
  • نظرات : 1 خصوصي ، 83 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    فرداي اون روز و روزهاي ديگه رو به بدنرين شکل که توضيحش زمان بسيار ميخواهد گذرونديم . به ما براي اينکه از گرسنگي نميريم هر روز که نميدانيم شب بود يا روز بود ! يک گوني ته مانده غذا که آن را با اشتياق ميخورديم به ما ميدانند . که داخلش تکه هاي نان . سبزي . برنج بود ميدادند . که شخصي بين ما بود بنام دکتر زارع که ميگفت يک پزشک است و مسئول تقسيم غذا بود . من ايشان و تعداد زيادي از هم بندانمان را که چند روز بود فقط صداي آنها را ميشندم از صدا ميشناختم تا اينکه بعد از چند روز صادق آمد و چند لامپ با خود آورد و ما را بعد از چند روز به محوطه کمپ برد . وااااااي برا ما يک حس آزادي بود . آسمان ابي و نور خورشيد براي ما تازگي داشت . ( در ضمن اين را بگم که بخاطر اين ما را به محوطه آوردند که کثافتها و مدفوع خود را از اتاق بيرون بريزيم ) معذرت ميخوام که اينطور مينويسم ولي تا چند وقت ديگه که بقيه هم از زندان آزاد بشن بخصوص کمپ کهريزک اونها بهتر واستون توضيح ميدن و مطمئن هستم اين کمپ در بعضي موارد دست گوانتانامو و ابوغريب را طي اين چند روز از پشت بسته . به هر حال به گفته نوچه هاي صادق ما جزو اولين کساني بوديم که بدون دادگاهي ! بامداد ديروز به خاطر شلوغي بيش از حد کمپ به بيرون انداختند . و ما را تهديد کردند که اگر جايي حرفي بزنيم ما را به قتل ميرسانند . من بلافاصله با خانواده ام نيمه شب ديشب با موبايل يک عابر تماس گرفتم و اونها به سراغم آمدند . طعم آزادي خيلي شيرين است . اما به ياد داشته باشيد که الان هزاران نفر تو اردوگاه کهريزک بدترين شرايط رو ميگذرونن .
    در ضمن اسامي چند نفر رو که تو اين مدت جان خودشون رو فقط تو کمپ ما از دست دادن و من حفظ کردم رو ميگم . در ضمن اگر اين حيوان صفتها اينها رو به بيمارستان ميبردند شايد الان زنده بودند
    حسن شاپوري ( دانشجو )
    زضا فتاحي ( دانشجو )
    ميلاد فاقد فاميلي ( اون پسره 26 . 17 ساله که توسط صادق شب اول به باد مشت و لگد گرفته شد و به کما رفت و اون رو با خودشون بردند . ولي دکتر هم بند ما و به قولي ارشد ما گفت اون از گوش و دهنش خون اومده و متاسفانه مرده )
    مرتضي سلحشور
    مراد آقاسي
    محسن انتظامي

    در ضمن اسامي تعداد زيادي از بازداشت شده ها رو تو کمپ خودمون دارم که اون رو هم تو اين وبلاگ تا چند روز آينده ميگم

    خدايا ما رو از شر اينا راحت کن
    باورم نميشه که 24 ساعت پيش کجا بودم

    خدايا عمه ايرانيها و آزاديخواهان رو هر چه سريعتر نجات بده

    در ضمن احتمال ميدم با تغييراتي که تو کمپ کهريزک پيش اومده اون بازداشتگاهي که رهبر فاسد قراره تعطيلش کنه همين کهريزکه . چون خيلي ها توش کشته شدند
    رضا ياوري ( نام مستعار من )
    6 مرداد ماه ساعت 1:10 دقيقه بامداد
    به اميد آزادي دربندان کهريزک